زمین‌تخت‌گرایی، باور به مسطح بودن زمین، یکی از ابتدایی‌ترین تصورات بشر درباره ساختار جهان است که در تمدن‌های باستانی مانند بابل، مصر و یونان رایج بود. مردم بر این باور بودند که زمین صفحه‌ای صاف است که آسمانی گنبدی آن را می‌پوشاند. عدم وجود ابزارهای دقیق و ضعف درک علمی، این تصور را منطقی جلوه می‌داد. با آغاز دوران کلاسیک یونان، اندیشمندانی مانند اراتوستن با استفاده از روش‌های ریاضی و مشاهدات، کروی بودن زمین را اثبات کردند. او با اندازه‌گیری زاویه تابش خورشید در دو نقطه مختلف مصر و محاسبات هندسی، محیط زمین را تخمین زد و مشاهده سایه خمیده زمین بر ماه در زمان خسوف نیز دلیلی بر کروی بودن آن به شمار می‌رفت.
در دوران قرون وسطی، کلیسای کاتولیک به‌طور کلی با نظریه کروی بودن زمین مخالفتی نداشت و برخی متفکران مذهبی مانند توماس آکویناس آن را پذیرفته بودند. دانشمندانی در تمدن اسلامی مانند ابوریحان بیرونی و ابن‌هیثم با روش‌های تجربی، کروی بودن زمین را اثبات کردند و این دانش را به اروپا منتقل کردند. با آغاز عصر رنسانس، نظریه کروی بودن زمین تقویت شد و مشاهدات گالیله و مدل خورشیدمرکزی کوپرنیک نگرش بشر را تغییر داد. سفرهای اکتشافی مانند سفرهای کریستف کلمب و ماژلان شواهد عملی برای کرویت زمین فراهم کردند. اما در قرن نوزدهم، نظریه زمین تخت توسط ساموئل روبات‌هام با انتشار کتاب‌هایی چون *نجوم زتیک* دوباره احیا شد و طرفدارانی پیدا کرد.
در قرن بیستم و بیست‌ویکم، پیشرفت فناوری‌های فضایی امکان مشاهده زمین از ارتفاعات بالا و فضا را فراهم کرد. تصاویری مانند “مرمر آبی” از مأموریت آپولو ۱۷ و “طلوع زمین” از مدار ماه، شواهدی از کروی بودن زمین ارائه دادند. همچنین در دهه ۱۹۳۰، تصاویری از خمیدگی زمین با بالن‌های ارتفاع بالا ثبت شد که انحنای افق را نشان می‌داد.

.ویدئوی زیر توسط یکی از فضانوردان در ایستگاه فضایی بین المللی گرفته شده  است که زمین کروی را نشان میدهد.

با این وجود در سال‌های اخیر، زمین‌تخت‌گرایی نوین با استفاده از شبکه‌های اجتماعی دوباره رونق یافته است. شخصیت‌هایی مانند مارک سرجنت و اریک دوبای با انتشار پادکست‌ها و ویدئوها، نظریه‌های توطئه‌ای مانند «دروغ ناسا درباره کرویت زمین» را مطرح کرده‌اند. این جنبش بیشتر بر پایه بی‌اعتمادی به نهادهای علمی و جلب توجه رسانه‌ای استوار است. در مقابل، دانشمندان و سازمان‌هایی مانند ناسا با ارائه داده‌های فضایی و تصاویر ماهواره‌ای، شواهد علمی مستند و قابل اعتمادی درباره شکل واقعی زمین ارائه می‌دهند. این تصاویر، جایگاه زمین را به‌عنوان یک کره کوچک در کیهان به وضوح نشان می‌دهند و روایت علمی از شکل زمین را تقویت می‌کنندمتاسفانه در سال‌های اخیر مشاهده شده است که برخی از جریان‌ها در جهان اسلام نیز اقدام به مطرح کردن این مسائل شبه علم می‌نمایند، حال قصد داریم به برسی این مساله بپردازیم که نظر قرآن کریم در این باره جیست؟

در آیه ۱۷ سوره الرحمن خداوند متعال فرموده اند:

رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿۱۷﴾ پروردگار مشرق‏ها و مغرب‏ها

در تفسیر این آیه باید گفت که کره زمین دارای یک حرک وضعی به دور خودش و یک حرکت انتقالی به دور خورشید است،در حرکت وضعی زمین با چرخش زمین به دور خودش فرض کنید شما بعنوان یک ناظر فرازمینی در یک ایستگاه‌فضایی در یک نقطه بیرون از زمین قرار دارید،با چرخش زمین به دور خودش،مکان شما نیز بروی فضا تغیر پیدا می کند به زبان دیگر فرض کنیم یک ایستگاه‌فضایی در یک نقطه ثابت در فضا قرار دارد که به سمت زمین است. در این حالت، سمت مغرب شهاب‌سنگ به یک سمت زمین و سمت مشرق آن به سمت دیگر زمین اشاره دارد. با حرکت وضعی زمین، نقطه‌ای که قبلاً مشرق شهاب‌سنگ محسوب می‌شد، ممکن است اکنون به سمت مغرب آن تبدیل شود.با در نظر گرفتن یک نقطه ثابت در فضا و یک جرم آسمانی مانند ایستگاه‌فضایی، درک موقعیت‌های شرقی و غربی نسبت به نقاط مختلف روی سطح زمین وابسته به حرکت وضعی زمین است. زمین در هر ۲۴ ساعت یک‌بار به‌دور محور خود از غرب به شرق می‌چرخد که این چرخش باعث می‌شود ناظران زمینی اجرام آسمانی را از افق شرقی طلوع کرده و در افق غربی غروب کنند. بنابراین موقعیت نسبی هر نقطه روی زمین نسبت به یک جرم آسمانی در فضا به‌صورت پیوسته در حال تغییر است.

در نتیجه اگر در یک لحظه خاص نقطه‌ای مانند چین نسبت به یک ایستگاه‌فضایی در مشرق آن قرار داشته باشد (یعنی ایستگاه‌فضایی در افق شرقی چین قابل رؤیت باشد)، پس از گذشت زمانی با چرخش زمین، همان نقطه می‌تواند در مغرب آن ایستگاه‌فضایی قرار گیرد (یعنی ایستگاه‌فضایی در افق غربی چین دیده شود یا دیگر در دید نباشد). این پدیده ناشی از حرکت دورانی زمین است که باعث می‌شود نقاط مختلف روی سطح آن به طور متناوب نسبت به اجسام ثابت در فضا در موقعیت‌های مشرقی و مغربی قرار گیرند.
برای درک بهتر متن ایستگاه فضایی را در یک نقطه ثابت در نزدیکی زمین در نظر بگیرید،در این حالت شرق آسیا و قاره آمریکا در مشرق و خاورمیانه و اروپا در مغرب این ناظر فضایی قرار دارند.

حال با گذشت چند ساعت و حرکت وضعی زمین و با فرض ثابت بودن ایستگاه فضایی قاره آمریکا در برابر ایستگاه فضایی قرار می‌گیرد، در این حالت خاورمیانه در مشرق و شرق آسیا در مغرب ناظر فضایی یا ایستگاه فضایی قرار می‌گیرد.

با در نظر گرفتن این حالت برای ناظر فضایی یا ایستگاه‌فضایی می توان ده‌ها مغرب و مشرق متصور شد که دائماً جای آن‌هادر حال عوض شدن است چیزی که قرآن کریم از آن بعنوان مغرب‌ها و مشرق‌ها نام برده است، در نتیجه می توان گفت که از دیدگاه قرآن کریم حرکت وضعی زمین تأیید شده است که البته در آیات دیگری هم به آن‌هااشاره شده است.
حال این موضوع را در نظر بگیرید که وجود تعداد زیادی مشرق و مغرب برای یک جسم در فضا شکل فضایی کروی را برای آن جسم ترسیم می نمیاد و نمی‌تواند یک فضای مسطح را برای آن ترسیم نمود زیرا در صورتی که از دیدگاه قرآن کریم کره زمین مسطح بود تنها به یک مغرب و مشرق برای آن اشاره شده بود و به نوعی این آیه قرآن هم حرکت وضعی و هم کروی بودن زمین را تأیید می‌نماید.

یک نکته در باره این آیه این است که در برخی از ترجمه‌ها به پروردگار دو مغرب و دو مشرق نیز اشاره می‌شود که این موضوع نیز از نظر علمی مطابقت دارد زیرا در حالت کلی‌تر ایستگاه فضایی مد نظر ما معمولاً یا رو به سوی قاره آمریکا قرار می‌گیرد و یا به سوی خاورمیانه و قاره اروپا و شرق آسیا، در نتیجه این ترجمه نیز تضادی با علم روز ندارد.

یکی از زیبایی های قرآن کریم این است که با وجود اینکه این کتاب نسبت به زمان ما یک کتاب کهن است اما همه اشارات علمی آن با علم روز مطالبقت دارد و با شبه علم ضدیت دارد که نشانگرشان نزول این کتاب از سوی آفریدگار جهان است.

برای دانلود این نوشته با فورمت PDF کلیک کنید.
برای دسترسی به آرشیو نوشته ها با فورمت PDF کلیک کنید.

رامین

👨🏻‍🎓مهندسی برق-قدرت/علوم سیاسی/تاریخ در سطح کارشناسی-مطالعات منطقه ای-خاورمیانه-در سطح ارشد.

🟢نوکر امام حسین(ع)🩷 و فدایی امام عصر(عج)🩷🩷

http://raminfakhari.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *