
جهان ما از لحظه بیگ بنگ که حدود ۱۳.۷ میلیارد سال پیش رخ داد، به طور مداوم در حال گسترش است. این انفجار بزرگ نقطه آغاز کیهان بود که در کسری از ثانیه، فضا، زمان، ماده و انرژی را به وجود آورد. بر اساس مدل استاندارد کیهانشناسی پس از بیگ بنگ، جهان وارد مرحلهای به نام “تورم کیهانی” شد که در آن، در مدتزمان بسیار کوتاهی (تقریباً از \ (۱۰^{-۳۶} \) تا \ (۱۰^{-۳۲} \) ثانیه)، بهطور نمایی گسترش یافت. این نظریه، که نخستینبار توسط آلن گوث در سال ۱۹۸۰ مطرح شد توضیح میدهد که چرا جهان در مقیاسهای بزرگ اینقدر یکنواخت و همسان به نظر میرسد. مشاهدات دقیق از تابش زمینه کیهانی (CMB) توسط ماهوارههایی مانند پلانک، این نظریه را تأیید کرده و نشان دادهاند که جهان اولیه بسیار داغ و متراکم بوده و بهتدریج با گسترش، سردتر و رقیقتر شده است.
پس از دوره تورم، گسترش جهان با سرعتی کندتر ادامه یافت. در چند صدهزار سال اول، جهان ترکیبی از پلاسمای داغ و تابش بود که در آن اتمها نمیتوانستند شکل بگیرند. حدود ۳۸۰,۰۰۰ سال پس از بیگ بنگ، دمای جهان به حدی کاهش یافت که پروتونها و الکترونها توانستند با هم ترکیب شوند و اتمهای هیدروژن خنثی را تشکیل دهند، پدیدهای که به “بازترکیب” معروف است. این رویداد باعث شد جهان از حالت مات به شفاف تبدیل شود و نور بهراحتی در آن حرکت کند که امروزه بهصورت تابش زمینه کیهانی قابلمشاهده است. در این دوره، گرانش شروع به جمعآوری ماده در ساختارهای بزرگتری مانند کهکشانها و خوشههای کهکشانی کرد. مدلهای نظری و مشاهدات تلسکوپهایی مانند هابل و جیمز وب نشان میدهند که این ساختارها بهتدریج طی میلیاردها سال شکل گرفتند و جهان از یک حالت تقریباً یکنواخت به شبکهای پیچیده از کهکشانها و فضاهای خالی تبدیل شد.
امروزه میدانیم که گسترش جهان نهتنها ادامه دارد؛ بلکه شتاب گرفته است. این کشف که در اواخر دهه ۱۹۹۰ از طریق مشاهدات ابرنواخترهای نوع Ia بهدست آمد، به معرفی مفهوم “انرژی تاریک” منجر شد که حدود ۶۸ درصد از کل انرژی -ماده جهان را تشکیل میدهد. انرژی تاریک نیروی مرموزی است که باعث شتاب گرفتن گسترش کیهان میشود. مدل لامبدا-سیدیام (ΛCDM)، که بهعنوان استاندارد کنونی کیهانشناسی شناخته میشود، پیشبینی میکند که این شتاب ادامه خواهد یافت و جهان در آیندهای دور به حالتی سردتر و پراکندهتر پیش خواهد رفت. بااینحال، پرسشهای بیپاسخ زیادی باقیمانده است، از جمله ماهیت دقیق انرژی تاریک و سرنوشت نهایی کیهان. تحقیقات جاری با استفاده از ابزارهایی مانند تلسکوپ فضایی اقلیدس و رصدخانه سیمونز بهدنبال پاسخ به این پرسشها هستند و درک ما از گسترش کائنات را عمیقتر میکنند.
گسترش کائنات پس از انفجار بزرگ در مقیاسهای بسیار بزرگ بهطور کلی یکنواخت به نظر میرسد و جهان بهطور کلی همگن و ایزوتروپیک است. با این حال، در واقعیت، ناهمگونیهای کوچکی در چگالی ماده وجود دارد. این نوسانات جزئی که در تابش زمینه کیهانی قابل مشاهدهاند، نقش کلیدی در شکلگیری ساختارهای بزرگمقیاس کیهان، از جمله کهکشانها و خوشههای کهکشانی، ایفا کردهاند. بنابراین اگرچه گسترش کیهان در ظاهر یکنواخت به نظر میرسد اما همین ناهمگونیهای اولیه موجب تنوع ساختاری کنونی در جهان شدهاند.
در سوره الرحمن خداوند متعال فرموده اند:
همانطور که در متن اشاره شد بعد از نفجار بزرگ موج زمینه کیهانی CMB بطور یک نواخت در سطح جهان هستی پخش شد، در آیه منظور از بر افراشتن همان گسترش کائنات است که از یک نقطه شروع شده است برای تداعی این موضوع در ذهن خودتان کافی است بر افراشته شدن یک پرچم یا پارچه را که از یک نقطه شروع میشود تداعی نماید، در ادامه به میزان و معیار مقرر اشاره میشود که دقیقاً میتواند به پخش مسوای و یکنواخت موج زمینه کیهانی CMB اشاره داشته باشد.
حال در اینجا یک مساله قابل مطرح است:
در سطح اینترنت مشاهده شد که در یکی از شبهات معجزات علمی قرآن را به خبرآوردن اجنه نسبت داده بودند و معجزات علمی قرآن را به گونهای به مواردی که سلمان رشدی مطرح کرده بود، از دانش اجنه میدانستند، حال این سوال را مطرح میکنیم که در ۱۳.۷ میلیارد سال قبل که جهان ما به وجود نیامده بود، به این موضوع هم توجه داشته باشید که ابعاد چهارم به بالا هم بعد از بیگ بنگ پدید آمدهاند چه کسی میتوانست به جز خداوند متعال از این راز که گسترش جهان و کائنات یک نواخت بوده و موج زمینه کیهانی ها یک نواخت پخش شدهاند، خبر داشته باشد و ۱۴۰۰ سال قبل آن را به پیامبر اسلام(ع) نازل کند چرا هیچ مرتاز هندی یا یک مصری قبل از نزول قرآن از این مساله خبر نداده است؟ پاسخ روشن است و این آیات دلیل بر حقانیت قرآن و نزول آن از سوی پروردگار جهان هستی است.