همانطور که میدانید مغز ما در درون مایع مغزی نخاعی قرار گرفته است و این مایع نقش تغذیه مغز و همچنین جلوگیری از برخورد مغز با استخوان ها را باعث میشود و نقش محافظتی از مغز ما را بر عهده دارد.
اما تجمع این مایع و افزایش میزان آن نیز میتواند خطرناک باشد:هیدروسفالی به بیماری گفته میشود که در آن مایع در حفره ها و بطن های مغز تجمع و افزایش پیدا میکند و به مغز فشار می آورد و باعث ایجاد طیفی است مشکلات در عملکرد مغز می شود.
دکتر محمد خدادوست گفته است که نوزادی که متولد می شود به دلیل این که دارای طبیعت سرد و تر است بیشتر می خوابد دارای رطوبت مغزی بیشتر است.
نکته دیگر نیز وجود دارد و این آن این است که کم خوابی به خشکی مغز و نبود رطوبت کافی مغز ارتباط دارد
علائم و نشانه های رایج این بیماری در نوزادان عبارتند از افزایش سریع اندازه سر وجود یک سرسره بزرگ و غیرعادی وجود یک برآمدگی تشنج(فونتال) در بالای سر میباشد.این بیماری در کودکان و بزرگ سالان منجر به تار شدن و کاهش بینایی می شود.[منبع انگلیسی]
عدم تشخیص این بیماری و درمان آن میتواند مرگبار باشد و ممکن است در حالی که بیمار کاملا هوشیار است دچار ایست قلبی شود و در کودکان نیز با بزرگ شدن سر می تواند منجر به مرگ کودک شود یکی از علائم این بیماری تار شدن دید است
در حدیثی از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام آمده است که:
ای مفضل اینکه به فایده گریستن اطفال بنگر و بدان آن که در مغز اطفال رطوبتی است که اگر بماند بیماری ها و درد های بسیاری مانند کوری و امثال آن پیدا میشود و گریه این رطوبت را از بدن آنها خارج می کند و باعث صحت بدن و سلامتی دیده آنها میشود پس همچنان که میبینی طفل از گریستن میبرد ولی این هم از دید پدر و مادر پنهان است از این رو سعی می کنند که او را ساکت کنند و به هر حیله ای می خواهند او را آرام نمایند تا از گریه بازی نیستند چون نمی دانند که گریه به صلاح است و برای عاقبت خوبی دارد همانطور که در بسیاری از چیزها منفعت هاست که ملحدان تدبیر آفریدگار را نکوهش می کند و اگر این را بفهمند دیگر حکم نخواهند کرد که چیزی از پدیده های عالم منفعت دارد زیرا حکمت آن را نمیدانند و بسیاری از کسانی که ممکن هستند این کارشان از روی نادانی است و اگر می دانستند هیچ گاه نمی گفتند که فلان چیز بی ثمر و بی فایده است زیرا آنان از اسباب و علل آن آگاه نیستند.
(توحید المفضل ترجمه علامه مجلسی/ویرایش محمدفربودی/چاپ ۱۳۸۸/ صفحه ۱۷)