همانطور که میدانید، زمان یک مفهوم نسبی است و بهطور مطلق برای همه ناظران یکسان نمیگذرد. این ایده بنیادی نخستینبار توسط آلبرت انیشتین در نظریه نسبیت خاص (۱۹۰۵) مطرح شد. بر اساس این نظریه، زمانی که جسمی با سرعتی نزدیک بهسرعت نور حرکت میکند، زمان برای آن نسبت به ناظر ساکن کندتر میگذرد؛ پدیدهای که به آن «اتساع زمان» (Time Dilation) میگویند. بهعبارتدیگر اگر دو ناظر در وضعیتهای حرکتی متفاوت قرار داشته باشند، تجربه آنها از گذر زمان یکسان نخواهد بود.
یکی از مشهورترین آزمایشهای فکری در این زمینه «پارادوکس دوقلوها» است. فرض کنید دو برادر دوقلو در سن بیستسالگی هستند. یکی از آنها سوار بر یک فضاپیما میشود و با سرعتی نزدیک بهسرعت نور به فضا سفر میکند، درحالیکه دیگری روی زمین میماند. وقتی فضانورد پس از مدتی به زمین بازمیگردد، بهدلیل اثر اتساع زمان، تنها ۵ سال برای او گذشته و اکنون ۲۵ ساله است. اما برای برادر ساکن روی زمین، ۷۵ سال گذشته و او اکنون ۹۵ ساله است. این پدیده تأیید تجربی نیز دارد؛ بهعنوانمثال، ساعتهای نصبشده در ماهوارههای GPS بهطور مداوم نسبت به ساعتهای زمینی تنظیم میشوند؛ زیرا آنها نیز تحتتأثیر اثر نسبیت قرار دارند.

علاوه بر این، در نظریه نسبیت عام (۱۹۱۵)، انیشتین نشان داد که نهتنها سرعت بلکه گرانش نیز میتواند بر زمان تأثیر بگذارد. هر چه شدت میدان گرانشی بیشتر باشد، زمان کندتر میگذرد. این بدان معناست که در نزدیکی اجرامی با گرانش شدید، مانند سیاهچالهها، زمان برای ناظر خارجی بهطرز قابلتوجهی کندتر میگذرد. در افق رویداد سیاهچاله، زمان برای ناظر دوردست تقریباً متوقف میشود و در درون سیاهچاله، ساختار فضا-زمان بهشدت خمیده و ناشناخته میگردد. این پدیدهها نهتنها نظری بلکه تجربی نیز هستند. آزمایشهایی مانند آزمایش هافل و کیتینگ (Hafele–Keating) که در آن ساعتهای اتمی به دور زمین با هواپیما حرکت داده شدند، نشان دادند که ساعتهای متحرک نسبت به ساعتهای ساکن اختلاف زمانی دارند که دقیقاً با پیشبینیهای نظریه نسبیت همخوانی دارد.
دانشمندان فیزیک معتقدند که زمان برای اجسامی با سرعت بالا نسبت به اجسام ساکن یا با سرعت کمتر، کندتر میگذرد. این پدیده که به “اتساع زمان” یا Time Dilation معروف است، در نظریهٔ نسبیت خاص آلبرت اینشتین توضیح داده شده است. هرچه سرعت یک جسم بهسرعت نور نزدیکتر شود، گذر زمان برای آن نسبت به ناظر ساکن آهستهتر خواهد بود. این اثر در زندگی روزمره محسوس نیست؛ اما در مقیاسهای بزرگ یا سرعتهای بالا، مانند حرکت ذرات در شتابدهندهها یا سفرهای فضایی، قابلاندازهگیری و تأثیرگذار است.

در آیات متعددی از قرآن کریم به این موضوع اشاره شده است:
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ ﴿معراج ۴﴾فرشتگان و روح در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوى او بالا مى روند (۴)
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿حج ۴۷﴾و از تو عذاب را به شتاب مىخواهند و حال آنکه خداوند هرگز در وعدهاش خلاف نمىکند، و یک روز به حساب پروردگارت برابر با هزار سال است از آن دست که شما مىشمارید
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ ﴿۴﴾یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿سجده ۵﴾
خدا کسى است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفرید آنگاه بر عرش استیلا یافت براى شما غیر از او سرپرست و شفاعتگرى نیست آیا باز هم پند نمى گیرید (۴)کار را از آسمان تا زمین اداره مى کند آنگاه در روزى که مقدارش آن چنان که شما برمى شمارید هزار سال است به سوى او بالا مى رود (۵)
در آیه ۴ سوره معراج و ۵ سجده علاوه بر اشاره به نسبی بودن زمان به موضوع بالا رفتن نیز اشاره شده است که به آسمان اشاره دارد.